حضور پررنگ مافیای تغییر سبک زندگی در لفاف مدرنیزاسیون

این‌ روزها تغییر زیرپوستی ،بسیار آرام و نامحسوس سبک زندگی‌ و ذائقه نوجوانان دهه ۸۰ و ۹۰ که اخیرا هم با تجمعات و رفتارهای نابه‌هنجار اجتماعی در سطح کشور شاهد آن بودیم آژیر قرمز ممتدی است

در سال‌های اخیر تغییر ماهیت سبک زندگی (life style) به عنوان یک عامل موثر در شکل‌گیری ذائقه افراد ونحوه گذران اوقات فراغت، دچار تغییر و تحولات بنیادین و در واقع ضد هنجار در جامعه نسبت به شرایط مطلوب شده است.

ترویج سبک متفاوتی از زندگی که در جامعه نمایان و ملموس است و روز به روز نیز بر تعداد مخاطبانش افروده می شود؛ پدیده‌ای است با رشد فزاینده در قالب شکل‌گیری مغازه‌های کوچک شش ،نه و در نهایت ۱۲متری تحت عنوان کافه ‌‌و صرفا جهت عرضه قهوه و انواع خوراکی هایی از این‌نوع فعالیت می‌کنند.

فعالیت این مغازه‌هابا برنامه و هدف کاملا جهت‌دار شکل‌گرفته و نه تنها در سرتاسر پایتخت و هر گوشه ‌و کنار آن ایجاد شده بلکه دامن‌گیر تمامی کلانشهر‌های کشور نیز شده است و با تسخیر معابر و قراردادن میزو‌صندلی میزبان گروه هدفی خاص یعنی «نوجوانان»هستند.

البته جریان کافه‌هایی با متراژ بزرگتر که نیازمند مکانی دنج و خلوت هم هستند حکایت متفاوتی دارد؛ چرا که بازی مافیایی که این روزها در میان نوجوانان جایگاهی همراه با رنگ و‌لعاب خاص دارد و به نوعی «ترند» شده است بدون محدودیت زمان در همین کافه‌ها رقم می‌خورد؛ بازی که در دل تاریکی شب و در میان دود و بوی قهوه و الکل تا سپیده دم صبحگاه میزبان
جوانانی است که می خواهند روزگاری متفاوت و مدرن را تجربه کنند و در ازای تجربه این لذت و خوشگذرانی زودگذر و آنی هزینه‌های گزاف و چندین میلیونی متحمل می‌شوند.

نکته حائز اهمیت و بسیار ظریف در رشد این مغازه‌ها و کافه ها این است که با سرعتی قارچ گونه ‌در حال تکثیر ‌هستند ؛ درواقع چنین تحول عظیم اجتماعی و فرهنگی در سکوت محض و به صورت زیرپوستی ،کاملا آرام و آهسته و به دور از چشم مسئولان شکل گرفته است و موجب تغییر ذائقه مردم و از همه مهمتر سبک زندگی نوجوانان و جوانان این‌مرزو بوم‌شده است.

اما نباید از جریاناتی که این سبک زندگی را شکل می دهند گذشت ،افرادی که در رشد قارچ‌‌گونه این مغازه‌ها فقط یک هدف دارند؛ سرمایه‌گذارانی هستند که در سکوت و بی‌خبری و به دور از هر حاشیه و جریانی مبالغ هنگفتی را به منظور توسعه مغازه‌های کوچک و بزرگ فروش قهوه و یا همان کافه ها هزینه می‌کنند و صرف طمع به ثروت‌اند‌وزی و مال اندوزی بیشتر و فارغ از هر تدبیر و تعهدی به مردم و آینده سازان این کشور آلوده این بازی کثیف و تحریف و تخریب سبک زندگی و ذائقه‌ها می‌شوند.

و این‌در حالیست که متاسفانه با وجود تعدد و تکثر روز افزون این مغازه‌ها و‌کافه ها در خیابان‌ها ،اماکن فرهنگی ،تفریحی و مذهبی کلانشهر‌ها آنچه از این وضعیت تعبیر می‌شود چیزی جز حضور پررنگ مافیای تغییر سبک زندگی و به طور واضح‌تر تخریب سبک زندگی در لفاف مدرنیزاسیون نیست.

در این‌میان حضور مداوم،مستمر و شبانه‌روزی نوجوانانی که هنوز هویت خود را کشف نکرده‌اند و در بحران و سردرگمی بین تضادهای فرهنگی و اجتماعی درون خانواده و اجتماع به سر می‌برند در چنین مغازه‌هایی که با هدف و به وفور در کوچه‌پس‌کوچه‌های سطح شهر رویت می‌شود خود هشداری است برای رویارویی و آغاز یک بحرانی عظیم فرهنگی و اجتماعی که براحتی در لایه‌های زندگی مردم نفوذ پیدا کرده و‌موجب تغییر در سبک زیست و زندگی شده است.

و اما باید به این‌موضوع تاکید کرد که این تغییر و تحریف سبک‌زندگی‌کاملا با هدف و باسرمایه‌گذاری‌های بسیار کلان ایجاد شده و در سطح کلانشهرها توسعه یافته‌اند تا نوجوانانی که به دور‌ از چشم خانواده‌هایشان در جریان این مسیر که از سوی دشمن طراحی و در کشور اجرایی شده است قرار گیرند .
در این میان هم طبیعی است که با ابرچالش‌و بحران تغییر سبک و ذائقه زندگی تحت عنوان زیست‌شبانه، شبگردی، گرایش و به مواد مخدر و انواع انحرافات که در بین گروه‌های هدف تحت عنوان مدرنیزاسیون شکل گرفته مواجه شویم

این‌ روزها با تغییر زیرپوستی ،بسیار آرام و نامحسوس سبک زندگی‌ و ذائقه نوجوانان دهه ۸۰ و ۹۰ که اخیرا هم با تجمعات و رفتارهای نابه‌هنجار اجتماعی در سطح کشور شاهد آن بودیم آژیر قرمز ممتدی است برای مسئولانی که فارغ از نقش، جایگاه و تعهداتشان بی‌آنکه الزامی برای بررسی علت رشد بی‌رویه چنین فضاهایی در کلانشهر‌ها باشند؛ گذر ایام می‌کنند و آینده سازان این سرزمین‌را در میان غبار و تباهی ناشی از رفتارها و سبک زندگی غرب زده رها کرده اند.
امید است مدیران و صاحبنظران برای نسلی که آینده در دستانشان است راه و‌چاره ای بیاندیشند.